Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «اقتصاد آنلاین»
2024-04-24@13:52:51 GMT

کلکسیون ۶ هزار تایی مرد ماشین باز + عکس

تاریخ انتشار: ۴ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۸۶۲۱۸

کلکسیون ۶ هزار تایی مرد ماشین باز + عکس

این مجموعه نفیس و گرانبها بیش از ۶ هزار قطعه ماشین را در دل خود جای داده است. برای جمع کردن این مجموعه سال‌ها زمان گذاشتید. ایده جمع‌آوری این ماشین‌ها از کجا آمد؟ یادتان هست اولین ماشین اسباب‌بازی که به نیت ساختن این مجموعه تهیه کردید را چه زمانی و کجا خریدید؟ اشاره کردید برای تهیه ماشین‌ها به شهرهای مختلف کشور هم سفر کردید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این سفرها صرفا برای خرید آن ماشین‌ها بود یا در خلال سفر به آن شهرها، برای خرید ماکت‌ها و ماشین اسباب‌بازی سری هم به فروشگاه‌ها می‌زدید؟ بسیاری ازمجموعه‌دارها سراغ جمع‌آوری برندهای خاص می‌روند. ویژگی مجموعه شما چیست؟ مجموعه شما شامل ۶ هزار ماشین، هواپیما، موتور و... است که در طول بیش از ۳ دهه جمع‌آوری و در واقع خریداری شده. کدامیک از این قطعات را با قیمت بیشتری تهیه کردید؟ بنابراین به جز وقت، توان و انرژی، هزینه زیادی هم برای جمع‌آوری این مجموعه متقبل شده‌اید. شغل شما چیست؟ با این توضیح، آیا مجموعه داری توجیه اقتصادی هم دارد؟ خود شما از جمع‌آوری این مجموعه به لحاظ اقتصادی راضی هستید؟ قطعا نگهداری چنین مجموعه‌ای هم هزینه‌بر است. آینده مجموعه شخصی‌تان را چطور می‌بینید؟

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از همشهری آنلاین، زنوزی برای تحقق رویایی کودکی‌اش این ماشین‌های ارزنده را از حراجی‌ها، دستفروش‌ها و جمعه‌بازارهای اقصی نقاط کشور خریده و حالا مجموعه‌ای تماشایی از برندهای مختلف دارد.

این مجموعه نفیس و گرانبها بیش از ۶ هزار قطعه ماشین را در دل خود جای داده است. برای جمع کردن این مجموعه سال‌ها زمان گذاشتید. ایده جمع‌آوری این ماشین‌ها از کجا آمد؟

راستش را بخواهید، حسرت‌ها و آرزوهای من بود که این مجموعه را شکل داد. زمان کودکی ما مثل امروز نبود که هر چه بخواهیم در دسترس باشد. گاهی یک ماشین اسباب‌بازی می‌شد تمام رویای کودکان دهه ۴۰؛ همان رویایی که گاهی هیچوقت محقق نمی‌شد. خانواده ما هم از طبقه متوسط جامعه بود و طبیعتا امکان تهیه هر اسباب‌بازی که دل‌مان می‌خواست نداشتیم. اما من از آن بچه‌هایی بودم که با اسباب‌بازی ارتباط برقرار می‌کردم. در محله ما دستفروشی به اسم «ایاز» بود که ماکت‌ها و ماشین‌های اسباب‌بازی می‌فروخت. من پول توجیبی‌های روزانه‌ای که از پدرم می‌گرفتم را به ایاز می‌دادم و ماشین اسباب‌بازی می‌خریدم. در دورهمی خانوادگی ما هم ماشین‌های اسباب‌بازی نقش محوری داشتند. یادم می‌آید مادرم روی کاشی‌های قدیمی خانه یک خط مستقیم می‌کشید و من و پدر و برادرم با ماشین اسباب‌بازی مسابقه می‌دادیم. همین حسرت‌ها، آرزوها و علایق بود که داشتن بهترین ماشین‌های اسباب‌بازی دنیا را به رویای من تبدیل کرد و بعدها که بزرگتر شدم سراغ جمع‌آوری مجموعه رفتم.

 

یادتان هست اولین ماشین اسباب‌بازی که به نیت ساختن این مجموعه تهیه کردید را چه زمانی و کجا خریدید؟

بله. حدود ۳۰ سال پیش بود. اما من آن ماشین را نخریدم. یک ماشین «جیمزباند» بود که یکی از دوستانم از جمعه‌بازار تهران خرید و چون از علاقه من به ماشین‌ها خبر داشت، آن را به من هدیه داد. همان ماشین جیمزباند، جرقه‌ای به خاکستر علایق کودکی من انداخت و همه آن رویاها را دوباره شعله‌ور کرد. قیمت آن ماشین حدود ۲ هزار تومان و محصول دهه ۶۰ میلادی کشور انگلستان بود؛ ماشینی ارزنده که تبدیل به قدم اول من برای ساخت این مجموعه شد.

قدم‌های بعدی را چطور برداشتید؟

ماجرا از اینجا جالب‌تر می‌شود. وقتی تصمیم گرفتم مجموعه‌ای از این ماشین‌ها برای خودم دست و پا کنم، یک کفش آهنی پوشیدم و سراغ مغازه‌هایی رفتم که ماشین‌های دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی را داشتند. از این شهر به آن شهر می‌رفتم و از فروشنده‌ها ماشین‌های ارزنده این بازه زمانی را می‌خریدم. حتی سراغ بستگان و فامیل‌ها هم رفتم و ماشین‌هایی که در کودکی جمع کرده بودم و به بعدها به آنها داده بودم هم به خانه آوردم. حالا در ۶۲ سالگی مجموعه‌ای دارم که می‌توانم بگویم رویای کودکی‌ام با آن محقق شده است.

اشاره کردید برای تهیه ماشین‌ها به شهرهای مختلف کشور هم سفر کردید. این سفرها صرفا برای خرید آن ماشین‌ها بود یا در خلال سفر به آن شهرها، برای خرید ماکت‌ها و ماشین اسباب‌بازی سری هم به فروشگاه‌ها می‌زدید؟

بعد از اینکه ماشین جیمزباند را هدیه گرفتم، دیگر تمام فکر و ذکرم شده بود تهیه ماشین‌های خاص و ارزنده. به جز جمعه بازار تهران، برای تهیه ماشین به شهرهای دیگر هم سفر می‌کردم. مثلا وقتی خبردار می‌شدم که در بازارهای تاناکورای شهر مهاباد، چند مدل ماشین خاص وجود دارد، به سرعت شال و کلاه می‌کرد و خودم را به آنجا می‌رساندم. برای تهیه این ماشین‌ها به بسیاری از شهرها سفر کردم؛ از مهاباد، تا ارومیه و... را فقط به نیت خریدن ماشین برای مجموعه‌ام سفر کردم.

بسیاری ازمجموعه‌دارها سراغ جمع‌آوری برندهای خاص می‌روند. ویژگی مجموعه شما چیست؟

بله؛ بسیاری از مجموعه‌دارها روی یک برند خاص تمرکز می‌کنند، اما مجموعه من از برنده‌های مختلف تشکیل شده است که البته همین گستردگی کار من را دشوار می‌کند. درواقع، هر ماشین، هواپیما، زیردریایی، موتور، قطار و به طور کلی وسایل نقلیه‌ای که متعلق به دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی بود را می‌خریدم و به مجموعه اضافه می‌کردم. البته هنوز هم این کار را انجام می‌دهم.

مجموعه شما شامل ۶ هزار ماشین، هواپیما، موتور و... است که در طول بیش از ۳ دهه جمع‌آوری و در واقع خریداری شده. کدامیک از این قطعات را با قیمت بیشتری تهیه کردید؟

به عنوان مثال در بین ماکت‌های مجموعه، یک جیپ آمریکایی دارم که الان ۱۵ میلیون تومان می‌ارزد و من ۳ سرباز از یک برند دیگر را با آن ست کرده‌ام. از این سربازها فقط ۲۰۰ عدد در دنیا تولید شده که ۳ عدد آن در مجموعه من قرار دارد؛ همین تعداد کم، ارزش آنها را بیشتر می‌کند. هر کدام از این سربازها را با دلار ۲ هزار و هفتصد تومانی به قیمت یک میلیون و سیصد هزارتومان خریدم که الان ۱۵ میلیون تومان می‌ارزند.

بنابراین به جز وقت، توان و انرژی، هزینه زیادی هم برای جمع‌آوری این مجموعه متقبل شده‌اید. شغل شما چیست؟

من بازنشسته تامین اجتماعی هستم و سال‌ها یک کاسب معمولی بودم. در طول این سال‌ها بخشی‌ از درآمدم را برای خرید این قطعات هزینه کردم. البته این را هم بگویم که وقتی این کار را شروع کردم، امیدوار بودم در آینده از این مجموعه به درآمدزایی هم برسم. در واقع امیدوار بودم که اگربعدها از یک برند ۱۵ ماشین به دستم رسید، تعدادی را وارد مجموعه کنم و مابقی را بفروشم.

آیا این اتفاق افتاد و شما قطعه یا قطعاتی را هم با همین روش فروختید؟

خیلی کم. میان دوستان و مجموعه‌داران دیگر به این معروفم که اگر قطعه‌ای وارد مجموعه‌ام شود، دیگر خارج نمی‌شود. با وجود این، تعدادی از قطعات اضافه را فروختم.

با این توضیح، آیا مجموعه داری توجیه اقتصادی هم دارد؟

بله. هستند افرادی که واردکننده ماکت هستند و تعداد فروشندگان هم در حال افزایش است. این کار توجیه اقتصادی دارد و به نظرم بین جوانان خیلی باب شده‌است. این کالاها به شرطی که درست خریداری و نگهداری شوند، سرمایه به حساب می‌آیند و می‌توانند مجموعه‌دار را به سودآوری برسانند.

خود شما از جمع‌آوری این مجموعه به لحاظ اقتصادی راضی هستید؟

خیر. به جز علاقه شخصی، من از روز اول به این مجموعه به عنوان یک شغل هم نگاه می‌کردم که وقتی بازنشسته شدم درآمدی برای من داشته باشد. اما عشق و علاقه شدید به حفظ و گسترده‌تر کردن مجموعه باعث شده است که هنوز مشغول خرید قطعات جدید و اضافه کردن آنها به مجموعه باشم. حتی همین هفته گذشته به مهاباد رفتم تا چند قطعه جدید به مجموعه‌ام اضافه کنم.

قطعا نگهداری چنین مجموعه‌ای هم هزینه‌بر است.

بله. من عضو انجمن مجموعه‌داران هستم و از وزارت میراث فرهنگی، مجوز موزه هم دارم. اما یک واحد آپارتمان ۷۰ متری در محله شهرآرا را به نگهداری این مجموعه اختصاص داده‌ام که اگر آن را اجاره داده بودم الان از این راه درآمد داشتم.

با وجود این، چرا این موزه بازدید عمومی ندارد؟

مجوز موزه را از سازمان میراث فرهنگی گرفته‌ام اما شرایط این محل برای بازدید عمومی مناسب نیست. فضا کوچک است و با خود فکر می‌کنم که به طور مثال در صورت بازدید گروهی دانش‌آموزان، امنیت این آثار را چگونه باید حفظ کنم؟

 

آینده مجموعه شخصی‌تان را چطور می‌بینید؟

دوستی داشتم که او هم از مجموعه‌داران بنام بود. وصیت کرده بود بعد از فوتش مجموعه در اختیار افرادی قرار بگیرد که قدر و ارزش قطعات مجموعه را می‌دانند. ما ماکت‌ها و قطعات مجموعه را میان آن مجموعه‌داران تقسیم کردیم و آنها هم هزینه آن قطعات را به ورثه او پرداخت کردند. پسرم نیز مجموعه‌دار است. او مجموعه‌ای از لوگو دارد. من اما هیچ‌وقت مسئولیتی برای نگهداری یا فروش این قطعات روی شانه‌های او نمی‌گذارم. بعد از من، تصمیم با خود اوست. واقعیت این است که من از جمع‌آوری و نگهداری این ماشین‌ها لذت می‌برم و همین برای یک مجموعه‌دار کافی‌ست.

شاید برای‌تان جالب باشد که قدیمی‌ترین قطعه این مجموعه نفیس را ببینید. این درشکه محصول سال ۱۹۱۰ و کشور سازنده آن مشخص نیست.

 

اگرچه تعداد ماشین‌های مجموعه بیشتر است اما در میان بیش از ۶ هزار قطعه این مجموعه، ده‌ها هواپیما، هلی کوپتر، کشتی، موتورسیکلت و فیگور دیده می‌شود.

منبع: همشهری آنلاین

منبع: اقتصاد آنلاین

کلیدواژه: ماشین اخبار عمومی ماشین اسباب بازی مجموعه داران ماشین ها مجموعه شما تهیه ماشین تهیه کردید مجموعه ای برای خرید برای تهیه ماکت ها شما چیست برای جمع آن ماشین ۶ هزار سال ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۸۶۲۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

یک قصه خیالی به روایت فراری

  داستان فصل دوم فراری، در ادامه فصل اول و دردهه۸۰ اتفاق می‌افتد. حسین رفیعی، بازیگر سریال فراری به‌تازگی در مصاحبه‌ای گفته است: این سریال که پیش‌تر در ۳۵قسمت طراحی شده بود به یک سریال ۴۰قسمتی تبدیل شده است. اواخر اسفند۱۴۰۲ تصویربرداری این سریال به ‌پایان رسیده است و هم‌اکنون درمرحله مونتاژ وصداگذاری است و به احتمال زیاد ابتدای تابستان یا پاییز۱۴۰۳روی آنتن برود. سریال فراری به تهیه‌کنندگی امیرمهدی پوروزیری و سجاد نصراللهی‌نسب وکارگردانی امیر داسارگر است که احتمالا فصل سوم وچهارم خود راهم تولید خواهد کرد. بازیگرانی مثل هدایت هاشمی،نسرین بابایی،حسین رفیعی،بهار نوحیان، شهین تسلیمی، جواد خواجوی، مجید پتکی، شهروز آقایی‌پور، افشین آقایی و حسین اوجاقلو دراین مجموعه به ایفای نقش پرداختند. 
   
فراری به کجا رسیده؟ 
امیر داسارگر، کارگردان فراری درخصوص جزئیات فصل دوم به «جام‌جم» می‌گوید: بازیگران متعددی در این فصل به مجموعه اضافه شدند. شخصیت هادی که شخصیت اصلی است در فصل دوم با بازی زین‌العابدین تقی‌پور نمایش داده می‌شود. این فصل دوران جوانی شخصیت اصلی است که در ادامه فصل یک خواهد بود.دراین فصل، مسجدی که در فصل اول ساخته‌اند جان می‌گیرد و هادی، محور فعالیت‌های این مسجد می‌شود. همزمان، با مسائل مختلفی در زندگی شخصی و خانوادگی روبه‌رو می‌شود. لوکیشن فصل اول شمال کشور و فصل دوم، حاشیه تهران بود. داسارگر درخصوص قصه این مجموعه به نکته مهمی اشاره کرده و عنوان می‌کند: این را باید به‌صورت جدی بگویم که قصه سریال فراری، کاملا خیالی است و ربطی به زندگی شهید صدرزاده ندارد. فقط برخی المان‌های تاثیرگذار در زندگی شهدایی همچون شهید صدرزاده درسریال قید شده است. درست مثل مسجد که تاثیر بسیاری در زندگی شهید صدرزاده داشته است. در برخی خبرها به اشتباه قید شده که این سریال برگرفته از زندگی شهید صدرزاده است. اصلا چنین چیزی نیست و تنها همان المان‌های تاثیرگذار در زندگی شهید را بیان کرده‌ایم. 
امیرمهدی پوروزیری، از تهیه‌کنندگان سریال فراری هم پیش از این گفته بود: سریال فراری درباره آدم‌های مسئولیت‌پذیر است و موضوع آن به روایتی از دهه ۱۳۷۰ برمی‌گردد. قصه فراری از سال ۱۳۷۶ شروع می‌شود و به‌منظور تصویر‌سازی مرتبط با این دهه که دوره زمانی این سریال است، تیم طراحی دکور، زحمت بسیاری برای ساخت فضا کشید و برای این‌که فضا را به آن حال‌وهوا نزدیک کنیم پس‌تولید سنگینی داشتیم. قهرمان این سریال یک نوجوان است که برای ایفای نقش او، بازیگری را انتخاب کردیم که نخستین تجربه‌اش هم هست، نام او در سریال هادی است. البته در ادامه مقاطع دیگری را غیر از دهه ۱۳۷۰ در سریال می‌بینیم و جوانی شخصیت اول سریال را هم داریم. بخشی از سریال هم درباره ورزش کشتی است. در تاریخ معاصر قهرمانان ما قهرمانان جنگی هستند و تصورمان همه قهرمانان دهه شصتی بودند. درصورتی‌که این قهرمانی و نگاه قهرمانی در این سریال امتداد دارد. ما قهرمانان دهه هشتادی و نودی و قهرمانان امروزی را در سریال داریم. قهرمانانی که متولد بعد از انقلابند و نسل جدیدی از قهرمان را به مردم ما نشان خواهند داد. 
   
از سریال مدد گرفتیم
پوروزیری همچنین گفته بود: در روزگاری هستیم که فکر می‌کنیم روز‌های بدون قهرمان را می‌گذرانیم و توجه نمی‌کنیم چه قهرمان‌هایی کنارمان هستند. اتفاقی که برای گروه تولید این سریال افتاد، به نوعی یک عشق و دلبستگی بود که نمی‌توان آن را یک‌ ایده صرف دانست. واقعا می‌بینم که عوامل مجموعه، از این سریال مدد می‌گیرند. به همین دلیل باید گفت یک‌ ایده ساده روزمره نیست و نمی‌توان با آن ساده برخورد کرد. من این را از جنس عاشقی می‌دانم.وی ادامه داد: شخصیت‌ هادی، روایتگر قصه‌های دلبستگی یک نوجوان متفاوت است که در مسیر قهرمانی جلو می‌رود و از یک جایی به بعد، دلبستگی‌اش با دلبستگی قهرمانی از نوع دیگر، جا‌به‌جا می‌شود. این مسأله به‌شدت در فیلمنامه کار سختی بود که شخصیت اصلی یک امر عینی را با یک امر ذهنی جابه‌جا می‌کند و تلاشش این می‌شود که عالم را عوض کند. این مسأله به‌سادگی قابل درک نیست و تفکیک آن کار بسیار سختی است. به نظرم فقط نمی‌توان کودک‌ونوجوان را مخاطب کار دانست، چون همه گروه‌ها را در بر می‌گیرد. قصه با نوجوانی شروع می‌شود اما مخاطب آن، بزرگسالان و گروه‌های سنی دیگر هم هستند. شاید تفاوت آن با دیگر کار‌ها این باشد که هادی را می‌توان قصه دوران دانست تا روایتی از فرزندان این عصر را به تصویر بکشد. ممکن است برخی بگویند دیگر نسل امروز دنبال چنین روایتی نیست. باید گفت شخصیت هادی به‌خوبی نشان می‌دهد فرزندان این دوران چگونه زندگی کرده‌اند. البته که مخاطب ما تنها نوجوانان نیستند اما درمجموع از این جهت می‌توان کار برای نوجوانان را کار پرچالشی دانست. نوجوانان امروزی با همه محصولات روز روبه‌رو هستند و روایتگری برای آنها کار سختی است. 

لزوم پرداختن به قصه یک نوجوان 
حسین رفیعی، از بازیگران این مجموعه پیش از این درخصوص پرداختن به قصه یک نوجوان در این مجموعه به جام‌جم گفته بود: کودکان و نوجوانان امروزی در آپارتمان حبس هستند و سرشان در گوشی و تبلت است. فضای مجازی هم همین است که دهکده جهانی بزه را خلق می‌کند. یعنی به دنبال این هستند بچه‌ها را با سندرم‌های روحی ــ روانی بسیاری مواجه کنند و به جایی برسانند که در صورت لزوم از آنها بهره‌کشی کنند. فضای مجازی شاید برای بچه‌ها فرصت باشد اما به‌دلیل این‌که در مدارس آموزش استفاده از فضای مجازی  نداشتیم، نمی‌توانیم بگوییم موثر بوده. ذات رسانه‌ملی کار فرهنگی است.وی درخصوص نقشی که در سریال فراری دارد، می‌گوید: من در این مجموعه نقش یک دستیار کارگردان را بازی می‌کنم که به‌دنبال به‌تصویرکشیدن زندگی شخصیت هادی است. هادی مخالف بازی‌کردن در کار اوست. آقای بیگدلی که نقشش را بازی می‌کنم در تلاش برای راضی‌کردن اوست. تلاش می‌کنم پدرش را راضی کنم که هادی در فیلمم بازی کند. درعین‌حال، نقدی هم به برخی ستاره‌ها کردم که بعد از مطرح شدن در سینما، به مردم توجه نمی‌کنند. تلاش کردم شخصیت واقعی خودم باشد و حالت‌های کودکانه «فه‌فه» را دارم که همان سال ۷۷ با امیرحسین مدرس بازی می‌کردم. 

دیگر خبرها

  • چطور اسباب بازی ها می توانند به رشد کودکان کمک کنند؟
  • شهرداری‌ها خط اول خدمت به مردم هستند
  • اسباب کشی شرکت نفت به برج 23 هزار میلیارد تومانی
  • یک قصه خیالی به روایت فراری
  • ناوگان خدمات شهری شبستر به ماشین آلات جدید تجهیز شد
  • آیین رونمایی از ماشین آلات جدید شهرداری شبستر با ارزش ۲۰ میلیارد تومان
  • دختران فوتبال ایران، ترکمنستان را هفت‌تایی کردند
  • سکانس‌هایی از فیلم لوپتو
  • شکوفایی استعدادهای کودکان با اسباب بازی مناسب
  • سهمیه های ایران در المپیک سی تایی شد